دلبند من عسلدلبند من عسل، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره
آیسا و عمادرضاآیسا و عمادرضا، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

معجزه های مامان و بابا

من و عسل و دوقلوها

این بارداری سختی‌هایم دوبل است، اما شیرینی‌اش هم. این که بنشینم کنار دخترک و برایش بلند بلند کتاب بخوانم و وقتی دخترک می خندد، دوقلوها دوتایی باهم محکم لگد بزنند، یک دور میروم به بهشت و بر میگردم! روزی چند بار رفت و برگشت تا بهشت، به همه آن سختی‌ها می‌ارزد! دوقلوها را درست مثل دخترک دوست دارم. دستم را همان طوری که قبلا بود، می‌گذارم روی شکمم و می‌گویم «قربونتون برم، عشق های من!» دخترک برمی‌گردد و می‌گوید «با من بودی؟» می‌خندم و می‌گویم «با هرسه تون بودم، عزیزانم!» **************** ماه دوم بارداری اتفاق هایی افتاد که متاسفانه باعث...
17 بهمن 1393

سه سال و چهارماهگی

چشـــــمان تو گل آفتابــــگردانند ! به هـــــر کجا که نگاه کنـــــی ؛ خدا آنجاست .... !! چله نشینی ایا شامل حال مادر دختری چهل ماهه هم میشود؟؟؟   چهل ماهست که تو از بهشت امده ای دختر... چهل ماه... چه زود گذشت...کاش در این چهل ماه اندازه ی یک چله نشینی به خدا نزدیک تر شده باشم... چهل ماهگیت مبارک جان مادر... *** قبلا این پست را نوشته بودم ولی به خاطر اتفاق هایی که پیش اومد دیرتر آپ شد**** ...
10 بهمن 1393
1